سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قصه گوی شبی خوشتر از دانش، نیست . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 89 شهریور 27 , ساعت 10:9 عصر

هر چیزی در این عالم یک حکم تکلیف دارد و یک حکم وضعی. درود فرستادن به محمد و خاندان پاکس از نظر حکم تکلیفی مستحب است و دارای پاداش معنوی و از سوی دیگر آثار وضعی بی شماری دارد که ما از بیشتر آنها غافلیم امّا آنچه از احادیث به دست می آید دست کم چهل فضیلت و برکت برای صلوات فرستنده می توان نام برد:
1ـ تخلّق به اخلاق خداوندی است.

2ـ اطاعت امر خداوند است.

3ـ مشرّف شدن به صلوات و سلام خداوندی است.
4ـ موافقت با ملائکه است
5ـ ملائکه بر او صلوات فرستند.
6ـ سبب حصول قرب خداست.
7ـ موجب رضای حق است.
8ـ قرب به رسول خداست.
9ـ موجب شفاعت آن حضرت است.
10ـ موجب تحفة خاص آن حضرت است.
11ـ معروف شدن نزد آن حضرت است.
12ـ نوشته شدن صلوات است در صحیفـة نورانیه.
13ـ موجب خشنودی رسول خداست.
14ـ موجب اجر ثواب ذاکر است.
15ـ عبادت خداست
16ـ کفارة گناهان است.
17ـ موجب خشنودی همة ائمه است.
18ـ دعای وسط دو صلوات مستجاب است.
19ـ موجب رستگاری دنیا و آخرت است.
20ـ دوری از عذاب جهنم است.
21ـ سبب روشنی قبر است.
22ـ سبب دفع فشار قبر است.
23ـ موجب خشنودی ملک الموت است.
24ـ موجب خشنودی رضوان جنت است.
25ـ موجب وفا کردن به عهد الست است.
26ـ موجب دفع نفاق است.
27ـ موجب صلوات فرستادن تمام خلایق است.
28ـ بهترین اعال در آخرت است.
29ـ موجب پاکیزه شدن اعمال است.
30ـ موجب عافیت است.
31ـ موجب ادراک رحمت است.
32ـ سبب قبولی همه طاعات است.
33ـ سبب طیّب شدن مجالس است.
34ـ سبب خلاصی از غیبت است.
35ـ سبب توانگری است.
36ـ سبب یاد آمدن فراموشی است.
37ـ سبب نور بسیار در روز قیامت است.
38ـ موجب سنگینی میزان است.
39ـ موجب عبور از صراط است.
40ـ باعث خشنودی تمام انبیاء است.

شنبه 89 شهریور 27 , ساعت 9:45 عصر

 

1ـ پس از شنیدن نام رسول خدا (ص)
2ـ در ابتدای تدریس و موعظه و پس از حد و ثنای خدا.
3ـ‏ هنگام وضو گرفتن.
4ـ هنگام عبور از کنار مساجد، ورود به مساجد و خروج از آن ها.
5ـ قبل از اشتغال به ذکر فردی و جمعی.
6ـ در ابتدای مکاتبات و مراسلات،
7ـ در آغاز و پایان غذا خوردن.
8ـ هنگام وزیدن باد و ذبح کردن حیوانات.
9ـ هنگام داخل شدن در بازار.
10ـ پیش از دعا کردن و بعد از ختم دعا.
11ـ پس از عطسه.
 12ـ پس از نماز های یومیه، 14صلوات هدیه به معصومین (ع) و هفت صلوات هدیه به اولیای خدا، نزد اهل سلوک سنّت است.


سه شنبه 88 اسفند 11 , ساعت 8:48 عصر

نامش ابوعبدالله جعفر و فرزند امام محمدباقر(ع)بود. در مدینه چشم به جهان گشود. 12 سالِ نخست زندگی اش را در ایام حیات پدربزرگش،امام سجاد(ع)،گذراند.امام جعفر صادق و پدرش امام محمدباقر،در دورانِ پر آشوب دست به دست شدن قدرت میان بنی امیه و بنی عباس زندگی می کردند. اما چون مایل به دخالت در این کشمکش ها نبودند،فرصت گرانبهایی یافتند تا به تدریس و گسترش علوم قرآنی و فقه و حدیث میان پیروان خود بپردازند. به ویژه این که خلیفه عمربن عبدالعزیز،پس از سال ها،نقل روایت و حدیث را آزاد کرده بود. امام صادق 31 سال داشت که با در گذشت پدرش،به امامت رسید. او همان روش پدر را ادامه داد و با تشکیل حلقه ی درس،که گفته می شود 4 هزار شاگرد داشت،به بیان احادیث،تفسیر آیات الهی و بحث در افکار و عقایدی که تازه از جهان خارج به میان مسلمانان راه پیدا کرده بود،پرداخت. او از این طریق،کوشید به شبه های راه یافته در افکار مسلمانان را پاسخ دهد. در زمینه ی فقه نیز،آن حضرت فقه جعفری را در کنار فقه اهل سنت به وجود آورد. آن امام 65 سال عمر کرد و در مدینه در گذشت. او را در قبرستان بقیع،در کنار امام حسن،امام محمدباقر و امام سجاد(ع)به خاک سپردنند.

 

 

حدیثی از امام جعفرصادق(ع):

غضب و خشم، کلید هر شرّی است.



سه شنبه 88 اسفند 11 , ساعت 7:57 عصر

نام: محمد، احمد، محمود
مقام: خاتم الانبیاء
لقب: مصطفی، حبیب الله و رسول الله. حضرت محمد(ص) دارای 103 لقب است.
کنیه: ابوالقاسم و ابوابراهیم. حضرت محمد دارای 9 کنیه است.
نام پدر: عبدالله
نام مادر: آمنه
تاریخ تولد: 17 ربیع الاول عام الفیل
محل تولد: مکّه
ساعت تولد: طلوع فجر
روز تولد: جمعه
فرزندان پیغمبر: قاسم، عبدالله، ابراهیم، زینب، ام کلثوم، رقیه، فاطمه.  بجز ابراهیم همه فرزندان از خدیجه بودند و در مکه به دنیا آمدند.
مدت عمر 63 سال
مدت نبوت: 23 سال
محل دفن: مدینه
نَسَب: نسب پدری ایشان محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدالمناف که نسب ایشان به اسماعیل بن ابراهیم می رسد و از طرف مادر به آمنه بنت وهب بن مناف بن زهره بن کلاب می رسد

بر محمد و آل محمد صلوات


پنج شنبه 88 آذر 5 , ساعت 8:12 عصر
 

1ـ ستایش حق تعالی:
ستایش سزاوار خداوندی است که کس نتواند از فرمان قضایش سرپیچد و مانعی نیست که وی را از اعطای عطایا، باز دارد. و صنعت هیچ صنعتگری بپای صنعت او نرسد. بخشنده بیدریغ است. اوست که بدایع خلقت را بسرشت و صنایع گوناگون وجود را با حکمت خویش استوار ساخت.......
 
2ـ تجدید عهد و میثاق با خدا:
پروردگارا بسوی تو روی آورم. و به ربوبیت تو گواهی دهم. و اعتراف کنم که تو تربیت کننده و پرورنده منی. و بازگشتم بسوی توست. مرا با نعمت آغاز فرمودی قبل از اینکه چیز قابل ذکری باشم.......
 
3ـ خود شناسی:
 و قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمتهای بیکرانت قرار دادی. آفرینشم را از قطره آبی روان پدید آوردی. و در تاریکیهای سه گانه جنینی سکونتم دادی: میان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و هیچیک از امورم را بخودم وا نگذاشتی........
 
4ـ راز آفرینش انسان:
ولی مرا برای هدفی عالی یعنی هدایت (و رسیدن به کمال) موجودی کامل و سالم بدنیا آوردی. و  در آن هنگام که کودکی خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ کردی. و مرا از شیر شیرین و گوارا تغذیه نمودی. و دلهای پرستاران را بجانب من معطوف داشتی. و با محبت مادران به من گرمی و فروغ بخشیدی........
 
5ـ تربیت انسان در دانشگاه الهی:
تا اینکه با گوهر سخن مرا ناطق و گویا ساختی. و نعمتهای بیکرانت را بر من تمام کردی. و سال به سال بر رشد و تربیت من افزودی. تا اینکه فطرت و سرنوشتم، به کمال انسانی رسید. و از نظر توان اعتدال یافت. حجتت را بر من تمام کردی که معرفت و شناختت را به من الهام فرمودی.......
 
6ـ نعمتهای خداوند:
آری این لطف تو بود که از خاک پاک عنصر مرا بیافریدی. و راضی نشدی ای خدایم که نعمتی را از من دریغ داری. بلکه مرا از انواع وسائل زندگی برخوردار ساختی. با اقدام عظیم و مرحمت بیکرانت بر من. و باحسان عمیم خود نسبت به من، تا اینکه همه نعماتت را درباره من تکمیل فرمودی......
 
7ـ شهادت به بیکرانی نعمت های الهی:
الهی! من به حقیقت ایمانم، گواهی دهم. و نیز به تصمیمات متیقن خود و به توحید صریح و خالصم

و به باطن نادیدنی نهادم. و پیوستهای جریان نور دیده ام. و خطوط ترسیم شده بر صفحه پیشانی ام، و روزنه های تنفسی ام، و نرمه های تیغه بینی ام. و آوازگیرهای پرده گوشم و آنچه در درون لبهای من پنهان است......
 
8ـ ناتوانی بشر از بجا آوردن شکر الهی:
گواهی می دهم ای پروردگار که اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بکوشم تا شکر یکی از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفیق تو رفیقم شود، که آن خود مزید نعمت و مستوجب شکر دیگر، و ستایش جدید و ریشه دار باشد...........
 
9ـ ستایش خدای یگانه:
معهذا من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا. که وسعم می رسد با ایمان و یقین قلبی گواهی می دهم. و اظهار می دارم:

حمد و ستایش خدایی را که فرزندی ندارد تا میراث برش باشد. و در فرمانروایی نه شریکی دارد تا با وی در آفرینش بر ضدیت برخیزد و نه دستیاری دارد تا در ساختن جهان به وی کمک دهد.....
 
10ـ خواسته های یک انسان متعالی:
خداوندا، چنان کن که از تو بیم داشته باشم، آنچنان که گویی تو را می بینم و مرا با تقوایت رستگار کن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر کن که سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد. و در تقدیراتت خیر و برکت بمن عطا فرما!
 
11ـ سپاس به تربیت های الهی:
خداوندا! ستایش از آن تست که مرا آفریدی. و مرا شنوا و بینا گرداندی! و ستایش سزاوار تست که مرا بیافریدی و خلقتم را نیکو بیاراستی. بخاطر لطفی که به من داشتی والا......
 
12ـ نیازهای تربیتی از خدا:
و مرا بر مشکلات روزگار، و کشمکش شبها و روزها یاری فرمای! و مرا از رنجهای این جهان و محنتهای آن جهان نجات بده و از شر بدیهایی که ستمکاران در زمین می کنند نگاه بدار.............
 
13ـ شکایت به پیشگاه خداوند:
خدایا! مرا به که وا می گذاری؟ آیا به خویشاوندی که پیوند خویشاوندی را خواهد گسست؟ یا به بیگانه که بر من بر آشفتد؟ یا به کسانیکه مرا به استضعاف و استثمار کشانند؟ در صورتیکه تو پروردگار من و مالک سرنوشت منی؟
 
14ـ ای مربی پیامبران و فرستنده کتب آسمانی:
ای خدای من و ای خدای پدران من! ابراهیم، اسماعیل، اسحق و یعقوب، و ای پروردگار جبرئیل، مکائیل و اسرائیل. و ای تربیت کننده محمد، خاتم پیامبران و فرزندان برگزیده اش. ای فرو فرستنده تورات، انجیل زبور و فرقان......
 
15ـ تو پناهگاه منی:
تو پناهگاه منی، بهنگامی که راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخنای زمین بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اکنون جزء هلاک شدگان بودم. و تو مرا از خطاهایم باز می داری. و اگر پرده پوشی تو نبود از رسوایان بودم.


پنج شنبه 88 آذر 5 , ساعت 8:6 عصر

صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین (ع)

حضرت سیدالشهدا، امام حسین (ع) نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند، و روی به دامن «کوه رحمت» نهادند و در سمت چپ کوه روی به کعبه، همایشی تشکیل دادند، که موضوع آن بمناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلکه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزکیه و خودسازی بود و فهرست مطالب آن عبارت بودند از:

شناخت خدا و صفات الهی.
شناخت خود یا خودشناسی.
شناخت جهان.
شناخت آخرت.
شناخت پیامبران.
خودسازی با صفات الهی.
پرورش نفس با کمالات الهی.
توبه و بازگشت به خدای مهربان.
دور کردن صفات نکوهیده از خود با تسبیح پروردگار.
10ـ فراگیری راه تعلیم و تربیت از خدا.
11ـ شناخت و درخواست بهترین مسئلت ها.
12ـ تبدیل خود پرستی نفس به خدا پرستی.
13ـ تبدیل خود برتر بینی نفس به تواضع و فروتنی.
14ـ تبدیل خودخواهی نفس به ایثار و غیر خواهی.
15ـ تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن.


پنج شنبه 88 آبان 21 , ساعت 11:35 عصر

مجموعه 25 صلوات زیبا با پسوند MP3
تقدیم به کاربران محب اهل بیت علیهم السلام

با صلوات بر محمد و آل محمد روی آدرس زیر کلیک کنید:

 http://www.yasinmedia.com/fa/mobile-audio/375-salavat-mp3-islamic-ringtones.html


پنج شنبه 88 آبان 7 , ساعت 5:59 عصر


صلوات امام رضا

آن شب تمام عرشیان جشنی به پا کردند
نام شما را آسمانیها صدا کردند
شرقی ترین خورشیدها آمد به پا بو ست
هفت آسمان را پر زنور و با صفا کردند
از آسمان درهای پرواز و رهایی را
بهر پرستوی اسیر عشق وا کردند
آن شب که آمد سبز پوشی از تبار نور
آن شب که دل را از غم دنیا رها کردند
آن شب تمام دستهای آبی عاشق
تا آسمان رفتند  بارانی دعا کردند
ان شب شب میلاد سبز هشتمین لاله
دل را پر از عطر و صفای یاسها کردند
باران مهر و رحمت و نور و صفا بارید
دل را به عشق پاک آقا آشنا کردند

 
امام رضا
میدونم که امشب آسمون حرمت ستاره بارونه
فرشته ها هم همیشه و هر لحظه در حال گذرن
پس دلمو پرواز میدم به صحن وسرات تا بازم آروم بگیرم.

سلام بر هشتمین امام پاک!
سلام بر هشتمین جانشین پیا مبر!
 


جمعه 87 اسفند 16 , ساعت 9:45 صبح

مردی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و از فقر شکایت کرد
آن حضرت فرمود: وقتی داخل خانه خود شدی، سلام کن؛
خواه کسی در خانه باشد خواه نباشد، و بر من سلام فرست و بعد از آن،
سوره اخلاص را بخوان.
آن مرد چنان کرد و در اندک روزی توانگر گردید؛
چنان که به همسایگان و خویشان خود کمک مالی می کرد.


سه شنبه 87 دی 3 , ساعت 9:49 عصر

باز باران با ترانه
می خورد بر بام خانه

یادم آرد کربلا را
دشت پر شور و نوا را
گردش یک روز غمگین گرم و خونین
لرزش طفلان نالان زیر تیغ و نیزه ها را
باز باران با صدای گریه های کودکانه
از فراز گونه های زرد و عطشان با گهرهای فراوان
می چکد از چشم طفلان پریشان
پشت نخلستان نشسته
رود پر پیچ و خمی در حسرت لبهای ساقی
چشم در چشمان آ رام و سنگین
می چکد آهسته از چشمان سقا بر لب این رود پیچان
باز باران با ترانه
آید از چشمان مردی خسته جان
هیهات بر لب
از عطش در تاب و در تب
نرم نرمک می چکد این قطره ها روی لب شش ماهه طفلی رو به پایان
مرد محزون دست پر خون
می فشاند از گلوی نازک شش ماهه بر لب های خشک آسمان
با چشم گریان
باز باران
باز هم اینجا عطش، آتش، شراره
جسم ها افتاده بی سر پاره پاره
....می چکد از گوش ها باران خون و کودکان بی گوشواره
http://www.2saateeshgh.blogfa.com
   برگرفته از


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ